ساده اما قشنگ

متن مرتبط با «گیسویم» در سایت ساده اما قشنگ نوشته شده است

پیچیده است عطر نفس‌هایت در حلقه حلقه حلقه‌ی گیسویم

  • پیچیده است عطر نفس‌هایت در حلقه حلقه حلقه‌ی گیسویممی‌لرزد از تصور آغوشت ماهیچه‌های نازک بازویممن رشته کوه یخ‌زده‌ای هستم چشمان تو شبیه دو اسکی‌بازاز قله‌ها به دامنه می‌لغزند سُر می‌خورند نرم و سبک رویمپیش از تو گاه کوه‌نوردانی قصد صعود داشته‌اند از مناما رسیده پرچمشان تنها تا صبح مه‌گرفته‌ی پهلویمتنها تویی که جای قدم‌هایت بر شانه‌های برفی من پیداستتنها تویی و باد که این شب‌ها دنبال تو رها شده در مویمآن رشته کوه یخ‌زده این شب‌ها آتشفشان تشنه‌ی خاموشی‌ستانگار در تمام تنم جاری‌ست سرب مذاب و هیچ نمی‌گویملب بسته‌ام از آنکه هراسانم، لب واکنم حرارت پنهانم -یخ‌هام را مذاب کند آنوقت... آنوقت آه... آه... چه می‌گویم؟آنوقت می‌روند دو اسکی‌باز از دامنم به کوه یخی دیگرکوهی که قله‌های بلندش هم حتی نمی‌رسند به زانویملب بسته‌ام هنوز و همین کافی‌ست این که هنوز هستی و شب تا صبحپیچیده است عطر نفس‌هایت در حلقه حلقه حلقه‌ی گیسویمپانته‌آ صفاییبرچسب‌ها: اشعار, غزل, پانته‌آ صفایی + نوشته شده در  یکشنبه هجدهم تیر ۱۴۰۲ساعت 11:31&nbsp توسط احسان نصری  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها