بر عکس بهارا که چند ساله بهاری نیستپاییز هنوز با ماست، پاییز شعاری نیستپاییز هنوز سرخه، پاییز هنوز زردهمثل یه درخت سبز با ریشهی تب کردهاین فصلُ که میشناسی، میخنده و میبارهاحوالشو میبینی، معلومه جنون دارهدیوونهی دیوونهس، زنجیریِ زنجیرییا حالتُ میگیره، یا حسّشُ میگیرییه تلخیِ شیرینه، یه حسرتِ با لذتیه دورهی ممنوعهست، یه لذتِ با حسرتپاییز هنوز فصل روزای پریشونهپاییز هنوز با ماست، برگاش تو خیابونهافشین یداللهیبرچسبها: اشعار, ترانه, افشین یداللهی + نوشته شده در شنبه بیست و نهم مهر ۱۴۰۲ساعت 14:18  توسط احسان نصری | بخوانید, ...ادامه مطلب
رو به سمت نور ایستادهامدلم برای تکتک شما تنگ استخوب که دقت کنیکوکِ بریدهی باد وعطسهی بیهنگامِ حباب همهمین را میگویند.دلم بهجا وبلاگ نیست کلمه پایم به راه نمیآیدهنوز چیزهای بسیاری هستکه دوستشان دارم.فدای , ...ادامه مطلب
نگیر از این دل دیوانه، ابر و باران راهوای تنگ غروب و شب خیابان رااگرچه پنجرهها را گرفتهای از مننگیر خلوت گنجشکهای ایوان رابهار، بی تو به این خانه گل نخواهد دادهوای عطر تو دیوانه کرده گلدان رابیا که, ...ادامه مطلب
به سوی توست اگر این نگاه، دست خودم نیستصبوری از دل تنگم نخواه، دست خودم نیستنخوان به گوش من دلسپرده، پند، که این عشقاگر درست، اگر اشتباه، دست خودم نیستهمین که پلک گشودی به ناز... پر زد و دیدمدلی که دست خودم بود، آه، دست خودم نیستمرا ببخش که می خواهمت اگرچه بعیدیکه من پلنگم و رویای ماه دست خودم نیستب, ...ادامه مطلب