ساده اما قشنگ

متن مرتبط با «سرنوشت انسان به دست کیست» در سایت ساده اما قشنگ نوشته شده است

به خاطر تو...

  • به خاطر توبه جهان خواهم نگريستبه خاطر تواز درختان ميوه خواهم چيدبه خاطر توراه خواهم رفتو به خاطر توبا مردمان سخن خواهم گفتبه خاطر توخودم را دوست خواهم داشتبيژن جلالیبرچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, بیژن جلالی + نوشته شده در  سه شنبه هفدهم بهمن ۱۴۰۲ساعت 10:46&nbsp توسط احسان نصری  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از شب به استعاره و ایما سخن مگو

  • وقتی که خواب نیست ز رویا سخن مگوآنجا که آب نیست ز دریا سخن مگوپاییزها به دور تسلسل رسیده‌انداز باغ‌های سبز شکوفا سخن مگودیری‌ست دیده غیر حقارت ندیده استبیهوده از شکوه تماشا سخن مگویاد از شراب ناب مکن! آتشم مزن!خشکیده بیخ تاک، حریفا! سخن مگوچون نیک بنگری همه زو بی‌وفاتریمبا من ز بی‌وفایی دنیا سخن مگوآنجا که دست موسی و هارون به خون همآغشته گشته از ید بیضا سخن مگووقتی خدا صلیب به دوش آمد و گذشتاز وعده‌ی ظهور مسیحا سخن مگوآری هنوز پاسخ آن پرسش بزرگبا شام آخر است و یهودا، سخن مگو!این باغ مزدکی است بهل باغ عیسوی!حرف از بشر بزن ز چلیپا سخن مگوظلمت صریح با تو سخن گفت پس تو هماز شب به استعاره و ایما سخن مگوبا آن که بسته است به نابودی‌ات کمراز مهر و آشتی و مدارا سخن مگوخورشید ما به چوبه‌ی اعدام بسته استاز صبح و آفتاب در این جا سخن مگوحسین منزویبرچسب‌ها: اشعار, غزل, حسین منزوی + نوشته شده در  جمعه چهارم فروردین ۱۴۰۲ساعت 11:50&nbsp توسط احسان نصری  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نفرین به اقبالی که من دارم...

  • بر شانه‌ام دست است یا بار گناه است این؟حرمت نگه دار ای مسلمان! بارگاه است ایناز فکر چال چانه‌ات بیرون نمی‌آیماز پیش روی خلق بردارش که چاه است اینابرو نه! خنجر، لب نه!مقتل، زلف نه! لشگراز صلح می‌گفتی، , ...ادامه مطلب

  • یک تکه از بهشت

  • آمد درست زیر شبستان گل نشستدر بین آن جماعت مغرور شب‌پرستیک تکه آفتاب؟ نه! یک تکه از بهشت...حالا درست پشت سر من نشسته است"چادر نماز گل گلی انداخته به سر"افتاده از بهشت بر این ارتفاعِ پستاین بیت مطلع غز, ...ادامه مطلب

  • بوی خوش بهار!

  • از تو نشان گرفتم و دیدم نشان توییمن بی‌هوا پریده‌ام و آسمان توییای نقشِ تاک حک شده بر باغِ دامنتهر جرعه‌ی شراب به هر استکان توییتقویم‌ها به شوقِ تو تکرار می‌شوندبوی خوش بهار پس از هر خزان توییاز ابتدا, ...ادامه مطلب

  • نزدیک به توام

  • اگر می‌خواهی احساس مرا بدانیبه سایه‌ات نگاه کننزدیک به توامحال که هرگز نمی‌توانم لمست کنمجمال ثریاترجمه‌ی سیامک تقی‌زاده, ...ادامه مطلب

  • به دامان تو ای پایان و ای آغاز برگشتم

  • به دامان تو ای پایان و ای آغاز برگشتمپر و بالی تکاندم، خسته از پرواز برگشتمبه سویت آمدم تا خود بگویم راز عشقم رادل از شرمندگی پر بود و بی ابراز برگشتممرا چون موج، دوری از تو ممکن نیست ای ساحلهزاران با, ...ادامه مطلب

  • بهار اوّلِ اسفند می‌رسد از راه

  • گل و ترانه و لبخند می‌رسد از راهبهار، سرخوش و خُرسند می‌رسد از راهگذشت دلهره‌آور غروبِ تنهاییپگاهِ روشنِ پیوند می‌رسد از راهبهار، گمشده‌ی سبزِ آسمانی ماستکسی که گفتم و گفتند می‌رسد از راهکسی که روحِ ب, ...ادامه مطلب

  • چشم دوخته به دوردست

  • فردا آمده است و ایستاده استپیش روی منمی‌پرسد چه می‌خواستی؟با عصا او را کنار می‌زنمهمچنان چشم دوخته به دوردستمنتظر...شهاب مقربین, ...ادامه مطلب

  • دلم به‌جا نیست

  • رو به سمت نور ایستاده‌امدلم برای تک‌تک شما تنگ استخوب که دقت کنیکوکِ بریده‌ی باد وعطسه‌ی بی‌هنگامِ حباب همهمین را می‌گویند.دلم به‌جا وبلاگ نیست کلمه پایم به راه نمی‌آیدهنوز چیزهای بسیاری هستکه دوست‌شان دارم.فدای , ...ادامه مطلب

  • كدامين جاده امشب می گذارد سر به پای تو؟

  • تمام خاک را گشتم به دنبال صدای توببين! باقی است روی لحظه هايم ج, ...ادامه مطلب

  • چون شاخه ای شکسته زیر بهمن

  • نامش برف بودتنش برفیقلبش از برفو تپششصدای چکیدن برفبر بامهای کاهگلی...و من او راچون شاخه ای که زیر بهمن شکسته باشددوست می داشتمبیژن الهی, ...ادامه مطلب

  • تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد

  • چقدر ساده به هم ریختی روان مرابریده غصّه ی دل کندنت امان مراقبول کن که مخاطب پسند خواهد شدبه هر زبان بنویسند داستان مراگذشتی از من و شب های خالی از غزلمگرفته حسرت دستان تو جهان مراسریع پیر شدم آنچنان &#, ...ادامه مطلب

  • پیش تو من کیستم؟

  • گرچه تنت را هنوز لمس نکرده تنمبوی تو را می دهد هر نخ پیراهنمدر رگ من جای خون می دود اکنون جنونچون که معطر به توست، هرچه نفس می زنمهم، همه ام سوختند، هم همه را سوختمخرمن در آتشم، آتش در خرمنمدر خودم آتش زدم غافل از اینکه کنونمن توام و اوفتاد خون تو بر گردنمفاصله ی عشق و مرگ، طی شده با پای منگر نپذیری تو نیست طاقت برگشتنمپشت در دوستی "کیستی؟" از من مپرسپیش تو من کیستم؟ تا که بگویم "منم"غلامرضا طریقی,کیستم؟ ...ادامه مطلب

  • و نمی شود به تو رسید...

  • نمی توان به لبخندی قانع بودنمی شود موهایت را دیدو به باد حسودی نکردگونه هایت را دیدو به گناه نیاندیشیدو نمی شود به تو رسیدکه پاهایت نوجوانندو دیوارهایت بلند...الیاس علویبرچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, شعر جهان, الياس علوی+ نوشته شده در  دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:45  توسط احسان نصری  |  ,رسید ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها