آمد درست زیر شبستان گل نشست
در بین آن جماعت مغرور شبپرست
یک تکه آفتاب؟ نه! یک تکه از بهشت...
حالا درست پشت سر من نشسته است
"چادر نماز گل گلی انداخته به سر"
افتاده از بهشت بر این ارتفاعِ پست
این بیت مطلع غزلی عاشقانه نیست
این چندمین ردیف نمازی خیالی است
گلدستهی اذان و من و های های های
الله اکبر و... اَنَا فی کُلِّ وادِ... مست
سُبحانَ مَن یُمیتُ و یُحیی و لا اله
الّا هُو الَّذی اخَذ العهْدَ فی الَسْت
سُبحان ربِّ هرچه دلم را ز من برید
سُبحان ربِّ هرچه دلم را ز من گسست
(یک پرده باز پشت همین بیت میکشیم
او فکر میکنیم در این پرده مانده است)
سارا سلام! اشهد ان لا اله... تو
با چشمهای سرمهای... ان لا اله... مست
دل میبری که... حیّ علی... های های های
"هرجا که هست پرتو روی حبیب هست"
بالا بلند! عقد تو را با لبان من
آن شب مگر فرشتهای از آسمان نبست؟!
باران جل جل شب خرداد توی پارک
مهرت همان شب... اشهد ان... در دلم نشست
آن شب کبو... (کبو)... کبوتری از بامتان پرید
نم نم نما... (نما)... نماز تو در بغض من شکست
سُبحانَ مَن یُمیتُ و یُحیی و لا اله
الّا هُو الَّذی اخَذ العهْدَ فی الَسْت
سبحان ربِّ هرچه دلم را ز من برید
سبحان ربِّ هرچه دلم را ز من گسست
سُبحان ربی الـْـ... من و سارا... بحمده
سُبحان ربی الــْ... من و سارا دلش شکست
سُبحان ربی الـْـ... من و سارا به هم رسیـ...
سُبحانَ تا به کی من و او دست روی دست؟
زخمم دوباره وا شد و ایاکَ نستعین
تا اهدنا الصـْ... سرای تو راهی نمانده است
(یک پرده باز بین من و او کشیدهاند
سارا گمانم آن طرف پرده مانده است)
محمدحسین بهرامیان
ساده اما قشنگ...برچسب : نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 207