به خاطر توبه جهان خواهم نگريستبه خاطر تواز درختان ميوه خواهم چيدبه خاطر توراه خواهم رفتو به خاطر توبا مردمان سخن خواهم گفتبه خاطر توخودم را دوست خواهم داشتبيژن جلالیبرچسبها: اشعار, شعر سپید, بیژن جلالی + نوشته شده در سه شنبه هفدهم بهمن ۱۴۰۲ساعت 10:46  توسط احسان نصری | بخوانید, ...ادامه مطلب
صبح تو را در فروشگاه دیدمهلو و زردآلو سوا میکردیگفتی برای یک مهمان است.تمام روزدر انتظار زنگ تلفن بودمگئورک امینترجمهی واهه آرمنبرچسبها: اشعار, شعر جهان, گئورک امین, واهه آرمن + نوشته شده در دوشنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۲ساعت 15:13  توسط احسان نصری | بخوانید, ...ادامه مطلب
از خیر قَدَر، قضا گذشتهکار دلم از دعا گذشتهشبهای بلند بی عبادتدر حسرت ربنا گذشتهسلطان شده روز بعد، هرکساز کوی تو چون گدا گذشتهگیرم که گذشت آه از حالحالا چه کنیم با گذشتهطوری ز خطای ما گذر کردماندیم ندیده یا گذشتهتصمیم به توبه تا گرفتمفرمود: گذشتهها گذشتههرجا که رسید گریه کردیمآب از سر چشم ما گذشتهدر راه نجات امت خویشاز خون خودش خدا گذشتهمیخی که رسیده از مدینهاز سینهی کربلا گذشتهیک تیر به حلق اصغرت خورداز حنجر او سه تا گذشتهوا شد دهن کمان و حرفشاز گوش، هجا هجا گذشتهاز روی تن تو یک نفر نهیک لشکر بیحیا گذشتهعباس کجاست تا ببیندبر خواهر او چهها گذشتهابوالفضل عصمت پرستبرچسبها: اشعار, غزل, ایام محرم, ابوالفضل عصمت پرست + نوشته شده در دوشنبه هفدهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 9:56  توسط احسان نصری | بخوانید, ...ادامه مطلب
تو ابر باشی اگر، شانههای من کوه استعبورت از شب تنهاییام چه بشکوه استنه سنگ نیست دلم آنچنان که میگویندبه هم فشردگی چند قرن اندوه استتو هم شبیه خودم بغض در گلو داریو رنگ پیرهنت آه سرد و بیروح استهن, ...ادامه مطلب
ز شرم گرچه تهی ماند از تو آغوشمنمیشود شب دیدارمان فراموشمدلم که بود خروشان چو بحر شد خاموشچو موج گرم صدایت دوید در گوشمزدی به شانهی من تکیه و ندانستیکه بار غم فتد از رفتن تو بر دوشمبه رنگ بخت منش آف, ...ادامه مطلب
خانهام را گم کردهاماین جریان هولناکعطرهای تو در بارانمرا آسوده نمیگذارندپسباز آی در این فصل بی باراناقرار میکنمتو را دوست داشتمتوهمان که مرا با لباس آبیبه عمق تعجب و انکار انبوه برده بودیمن ایستاد, ...ادامه مطلب
اگر میخواهی احساس مرا بدانیبه سایهات نگاه کننزدیک به توامحال که هرگز نمیتوانم لمست کنمجمال ثریاترجمهی سیامک تقیزاده, ...ادامه مطلب
به دامان تو ای پایان و ای آغاز برگشتمپر و بالی تکاندم، خسته از پرواز برگشتمبه سویت آمدم تا خود بگویم راز عشقم رادل از شرمندگی پر بود و بی ابراز برگشتممرا چون موج، دوری از تو ممکن نیست ای ساحلهزاران با, ...ادامه مطلب
من این راه دراز را آمدمکه تو را ببینمزمین شخمزده را دیدهامپاره خشت و ماه بریده را دیدهامشگفت کودکانو پایمال علفها را دیدهامسایهبانی خاک و شعلهی آه را دیدهامباد را دیدهام؛و تو را ندیدمشمس لنگرودی, ...ادامه مطلب
تا چشم کار میکندتو را نمیبینم.از نشانهایی که دادهاندباید همین دور و برها باشیزیر همین گوشه از آسمانکه میتواند فیروزهای باشدجایی در رنگهای خلوتِ این شهردر عطر سنگین همین ماهکه شب بوها راگیج کرده , ...ادامه مطلب
ما میتوانستیم زیباتر بمانیمما میتوانستیم عاشقتر بخوانیمما میتوانستیم بیشک... روزی... امّاامروز هم آیا دوباره میتوانیم؟ای عشق! ای رگ کرده پستان میش مادر!دور از تو ما، این برّگان بیشبانیمما نیمه, ...ادامه مطلب
اگرچه مادر تو، دختر پیمبر نیستکسی حسینِ علی را چنین برادر نیستحسین، پیش تو انگار در کنار علی ستکسی چنان که تو، هرگز شبیه حیدر نیست وبلاگ زلال کلمه وبلاگ علقمه کلمه ، در وبلاگ حسرت کلمه تو میسوزدکنار آبی و لبهای تفته ات تر نیستبه زیر, ...ادامه مطلب
وبلاگ بادها کلمه در وبلاگ پاییز کلمه بی رحم تر می وبلاگ وزند کلمه اصلا بعید نیستآدم ها رابا درخت ها اشتباه بگیرندزود به خانه برگرد!زیاد بیرون نمان!این وبلاگ بادها کلمه اگر کلاه را ببرندبه فکر بردن سرها می افتندرسول یونان, ...ادامه مطلب
نگیر از این دل دیوانه، ابر و باران راهوای تنگ غروب و شب خیابان رااگرچه پنجرهها را گرفتهای از مننگیر خلوت گنجشکهای ایوان رابهار، بی تو به این خانه گل نخواهد دادهوای عطر تو دیوانه کرده گلدان رابیا که, ...ادامه مطلب
تمام خاک را گشتم به دنبال صدای توببين! باقی است روی لحظه هايم ج, ...ادامه مطلب