دشوار است فراموشی لبخند تو

ساخت وبلاگ

خانه‌ام را گم کرده‌ام
این جریان هولناک
عطرهای تو در باران
مرا آسوده نمی‌گذارند
پس
باز آی در این فصل بی باران
اقرار می‌کنم
تو را دوست داشتم
تو
همان که مرا با لباس آبی
به عمق تعجب و انکار انبوه برده بودی
من ایستادم
بی دفاع
تو بردی
من ماندم
تو بردی
گفتم: ببر که من دوست دارم
گفتم: رها می‌شوم
از یاد تو
از لباس آبی
قلب من گواه بر تو دارد
دشوار است
فراموشی لبخند تو
تو حتی در هنگام خداحافظی
من را
در راهرو نگاه نمی‌کردی
می‌رفتی می‌رفتی

احمدرضا احمدی

ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 145 تاريخ : يکشنبه 19 آبان 1398 ساعت: 3:26