آرزو کن که نبینی شب طوفانی راکشتیِ گم شده در موج پریشانی رامثل آیینه نباش ای دل اگر خرد شدی!صد برابر نکن احساس پشیمانی راعقل یک عمر به ما درس فضیلت می دادعشق آموخت به ما لذت نادانی رامن که چون خنده ی دیوار، ترک خورده دلماز که مخفی بکنم این غم پنهانی را؟عشق تو سیب خرابی ست که می اندازددر دل جمعیتی فتنه ی شیطانی رااین همه صنعت شعری که چکامیده تو رابر سر دجله به هم ریخته خاقانی راچشمت آیینه ی پاکی ست که می انگاردبه رواق دل من شوق غزلخوانی رادلم آسیمه ی هجران تو بود و وصلتتنگ تر کرد بر او عرصه ی حیرانی رامحمد مهدی نورقربانی ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید
برچسب : عشق آموخت به ما لذت نادانی را, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 209 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 16:20