مرا نگاه! که چشم از تو بر نمی دارم
تو را نگاه! که از دیدنم گریزانی
من از غم تو غزل می سرایم و آن را
تو عاشقانه به گوشِ رقیب می خوانی
هزار باغ گل از دامن تو می روید
به هر کجا بروی باز در گلستانی
قیاسِ یک به یکِ شهر با تو آسان نیست
که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی...
سجاد سامانی
برچسبها: اشعار, غزل, سجاد سامانی
برچسب : نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 102