تو که کوتاه و طلایی بکنی موها رامنِ شاعر به چه تشبیه کنم یلدا را؟مثل یک کودک مبهوت که مجبور شودتا به نقاشی اش آبی نکشد دریا راحرف را می شود از حنجره بلعید و نگفتوای اگر چشم بخواند غمِ ناپیدا راعطر تو شعر بلندی است رها در همه سوکاش یک باد به کشفت برساند ما راتو همانی که شبی پر هیجان می آییتا فراری دهی از پنجره ها سرما رافال می گیرم و می خوانی و من می خندمبنشین چای بخور خسته نباشی یارا!مهدی فرجی ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید
برچسب : تو همانی که می اندیشی pdf,تو همانی که دلم لک زده,تو همانی که می اندیشی, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 ساعت: 10:25